بگذار که بین من و تو یک گِله باشد
از جلوه ی تو در دل من زلزله باشد
وا کن گره از روسری و طرّه بیافشان
کو موی؟ چنین سلسله در سلسله باشد
از ناوک چشمت به دلم تیر بیافکن
حتماً که نباید که شقی حرمله باشد
بگذار بپیچد خبر عشقِ من و تو
در شهر از این حادثه یک ولوله باشد
عمری به تمنّای تو در جوش و خروشم
چون زائرِ مشتاق که در هروله باشد
ای اوجِ معمّای همه مسأله دانها
بگذار که جان پاسخ این مسأله باشد
کمال پیری آذر هریس"کمال"
بعضی های خاص...برچسب : نویسنده : kooysher بازدید : 72