من و تنهایی و غم
من و یک زخم عمیقی که ندارد مرحم
من و یک مشت غزل
همه در وصف بتی عصیانگر
من و شبهای پر از دهشت و بی هم نفسی
من و بی خویش و کسی
من و تا صبح در آغوش خیال افتادن
من و تعبیر وصالی که به رویا ماند
من و من
این من تنهای غریب..!♡
کمال پیری آذر هریس "کمال"
برچسب : نویسنده : kooysher بازدید : 56